درس بابا
بابا آمد ، نان آورد با خود، شور و جان آورد
بابا آمد، با لبخند با شادي و با ترفند
گفتم ، بابا دانستم در آخر ، من توانستم
نوشتن بابا را ديگر چه خوب دانستم
با يك ب در آغازش و يك ا هم كنارش
يك باي ديگر نوشتم كامل كردم بابا را
بابا خنديد ، بوسيدم بي اندازه ، بوييدم
يك تكه نان به من داد انگيزه اي به من داد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی